تمام یکشنبه ها و کوچه های باریک را
به سخره گرفته ام
که تمام خیابان های شهرم را
-با کوله بار لبخند-
فتح کرده ام.
آسمان در چشمانم می رقصد
و من
با لالایی ستاره ها
خواب خدا را می بینم
که به شادی ما
دامن می زند.
پی نوشت: زنده باد او که از شر تهدید میله ها
خلاص شد